فهرست مطالب

نشریه حکمت اسرا
سال سیزدهم شماره 2 (پیاپی 38، پاییز و زمستان 1400)

  • تاریخ انتشار: 1401/06/09
  • تعداد عناوین: 6
|
  • حسن رمضانی صفحات 5-35

    چگونگی فهم و تفسیر قرآن و نیز میزان فهم انسان ها از این کتاب الهی، همواره برای قرآن پژوهان دغدغه ای جدی بوده است. یکی از این مسایل، بررسی ضرورت یا عدم ضرورت تخصص های علمی و معرفتی در فهم عمیق و کامل قرآن کریم است. مسیله این مقاله آن است که آیا برای فهم کامل قرآن خصوصا لایه های باطنی و عمیق آن به تخصص های علمی و معرفتی نیاز هست یا نه؟ ادعای مقاله آن است که فهم و تفسیر این کتاب مقدس در سطوح مختلفی امکان پذیر است و انسان ها متناسب با مراتب علمی و عرفانی مختلفی که دارند، در فهم معارف قرآن نیز مختلف اند. از سوی دیگر، بسیاری از مفاهیم و آیات قرآنی تنها با تفسیرهای ظاهری تبیین پذیر نیست بلکه می بایست با بهره گیری از تخصص های علمی و شهودهای باطنی به فهم عمیق تری از آنها دست یازید. در آیات قرآنی به چهار مرتبه «هدی للناس»، «ما یعقلها إلا العالمون»، «هدی للمتقین» و «لا یمسه إلا المطهرون» اشاره شده است که با چهار مرتبه فهم قرآن در روایات پیشوایان معصوم (ع)، یعنی مرتبه ظهر، مرتبه بطن، مرتبه حد و مرتبه مطلع قابل تطبیق است؛ نیز در برخی روایت ها چهار وجه «عبارات»، «اشارات»، «لطایف» و «حدایق» برای قرآن در نظر گرفته شده است که عبارت به ظاهر قرآن، اشارت به باطن قرآن، لطایف به حد قرآن و حقایق نیز به مطلع قرآن تطبیق می کند. نتیجه اینکه با توجه به وجود مراتب چهارگانه در فهم قرآن کریم، برای فهم کامل مراتب این کتاب مقدس، تجهیز به تخصص های علمی و معرفتی ضرورت دارد.

    کلیدواژگان: قرآن کریم، مراتب فهم، تفسیر ظاهری، تفسیر باطنی، تخصص های علمی و معرفتی
  • محمد خلقی، حبیب الله دانش شهرکی، عباس حبیب زاده صفحات 35-62

    انسان توسط قوا افعال خود را انجام می دهد. در واقع، قوا زمینه ساز انجام افعال وی هستند. این دارایی ها در جنبه هایی با نباتات و حیوانات، مشترک و در جنبه های دیگر متفاوت هستند. پس انسان افعالی از خود بروز می دهد که نباتات و حیوانات نیز توانایی تحقق آن افعال را دارند؛ همچنین فعالیت هایی دارد که مختص خود اوست و نبات و حیوان قدرت بر انجام آن را ندارد.حکما توانایی های ذاتی انسان را تحت عنوان «قوای انسان» تبیین نموده اند. اما این بیان دارای اشکالات «همپوشانی قوا»، «رویکرد کثرت گرایی» و «عدم جامعیت» می باشد. نوشتار حاضر پس از تقریر دستگاه رایج و رفع اشکالات مذکور، بر اساس مبانی ملاصدرا به بازسازی دستگاه قوای ذاتی انسان پرداخته است تا بتوان به شناخت توانایی های او دست یافت. نتیجه اینکه انسان از بدو خلقتش دارای هشت توانایی ذاتی است که با اشتداد وجودی نفس، قدرت این قوا افزایش می یابد. این توانمندی ها عبارتند از: توانایی (1) جذب (2) دفع (3) رشد و توسعه (4) فهم و درک (5) تجزیه و ترکیب (6) نگهداری و کنترل (7) انشاء و انتزاع (8) حکم کردن و تصمیم گرفتن.

    کلیدواژگان: فعل، قوای نفس، تفاوت های فردی، بساطت وجود، حرکت جوهری
  • فاطمه رئوفی تبار، مهدی فرمانیان صفحات 63-92

    تفاوت جنسیتی،نوع انسان را به دو صنف بزرگ زن و مرد، تصنیف میکند.باوجودتمام اختلاف ها، زن و مرددرذیل نوعی واحد قرارمی گیرند،با این حال، اختلاف های وابسته به جنسیت، نگاه های متفاوتی را نسبت به فعلیت انسانی زن و فعالیت های اجتماعی او سبب شده. برخی، مرد بودن را نوعی کمال انسانی برشمرده و معتقدند زن به دلیل نوع خلقت و جنسیتش نمی تواند انسانی کامل به شمار رود و فعالیت اجتماعی او تنها مانعی درمقابل تعالی مرد است. در مقابل، اندیشمندان اسلامی معتقدند که ملاک در ارزش انسانی، تقواست و زن و مرد هر دو می توانند به کمالات انسانی دست یابند و اجتماع نیز به حضور زن، نیازمند است. هردواندیشه درمعرفت اسلامی، دارای نمایندگانی است؛اماآنچه ضرورت دارد، مشخص شدن نگاه اصیل اسلامی است و این مهم جز با عرضه این دو دیدگاه بر آیات و سنت ممکن نخواهد بود. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر تفاوت جنسیتی بر فعلیت انسانی و فعالیت اجتماعی از نظرگاه امامیه و وهابیت با محوریت اندیشه های آیت الله جوادی آملی و بن باز است که با روش تطبیق و تحلیل به نگارش درآمده است. براین اساس، بن باز دروهابیت ازجمله کسانی است که با اعتقاد به نقص عقل و ایمان زن،فعلیت انسانی اورا بی پاسخ قرار داده و به بهانه اختلاط، اوراازحضوردراجتماع بازمی دارد.درمقابل، آیت الله جوادی،مهم ترین بعد انسان را روح می داند که جنسیت درآن معنا ندارد و زن و مردبا تقوا پیشگی می توانند مراحل فعلیت خودرابدون هرگونه تبعیض،پشت سرگذارند.فعالیت اجتماعی نیز برای زن، بارعایت حدوداسلامی،جایز و در برخی موارد،ضروری است. این نگاه، افزون برمطابقت با عقل،برگرفته ازآیات قرآن و روایات است.

    کلیدواژگان: تفاوت جنسیتی، زن، آیت الله جوادی آملی، بن باز، امامیه، وهابیت
  • احمد ولایتی یزدی منش، محمدعلی وطن دوست صفحات 92-125

    مسیله تجسم اعمال یکی از مباحث مهم پیرامون معاد است که در آموزه های دینی مورد اشاره و تاکید قرار گرفته است و اندیشمندان بسیاری اعم از متکلمان، فیلسوفان و عرفا درباره آن سخن رانده اند. در این میان، عرفان و حکمت صدرایی به وجود رابطه عینی و تکوینی، میان اعمال انسان با ثواب و عقاب باور دارند. پژوهش حاضر با مبنا قراردادن دیدگاه سید حیدر آملی به عنوان نماینده عرفان و حکیم سبزواری به عنوان نماینده حکمت متعالیه، به شیوه توصیفی - تحلیلی، درصدد کشف شباهت‏ها، تفاوت‏ها و میزان تاثیرپذیری حکمت متعالیه از عرفان است. در پایان این نتیجه به دست آمده است که چیستی و چگونگی تجسم اعمال، از منظر هر دو اندیشمند بیانگر یک حقیقت است و دیدگاه حکمت متعالیه، قسیم دیدگاه عرفانی نیست. آنچه مسلم است، عرفان در تقریر این قاعده بر عینیت و حضور اعمال انسان در مراتب وجودی، به صورت بالفعل اشاره دارد و حکمت صدرایی با تقریری برهانی و نوآوری های عقلانی، بر علیت و ظهور ملکات نفس در مراتب مختلف وجودی تاکید می‏کند.

    کلیدواژگان: تجسم اعمال، .تناسخ ملکوتی، ملکوت اعمال، سید حیدر آملی، ملا هادی سبزواری
  • مهدی مشگی صفحات 125-143

    تبیین و اثبات گزاره های دینی و الهیاتی از طریق گزاره های فلسفی یکی از روش های متفکران دینی است که بسیاری از متفکران و متالهان اسلامی و مسیحی از آن بهره برده اند. در میان متالهین اسلامی ابن سینا، خواجه نصیر، علامه حلی، صدرالمتالهین چنین کردند و از متفکران مسیحی "توماس آکویناس" از این روش استفاده کرده است. وی که در فلسفه از آثار ابن رشد و ابن سینا بسیار استفاد نموده، در کتاب "هستی و ذات"تلاش می کند تا از مساله فلسفی "وجود و موجود" کمک گرفته و تبیینی دقیق از وجود خداوند متعال و خلقت ارایه کند. .وی "وجود" و"خداوند" را یکی تلقی می کند و خداوند را فعلیت یا فعل وجود می داند و معتقد است مخلوقات، وجود را از خداوند دریافت می کنند.هر چند آکویناس با فلسفه ارسطو و تفسیر ابن رشد و ابن سینا پایه های فلسفی خود را بنا کرده است اما با یک تفسیر می توان لازمه نظریه وی را نزدیک شدن به اصالت وجود و برهان صدیقین تلقی کرد.مقاله حاضر با روش تحلیلی-توصیفی نظریه وی را درباره وجود و خداوند از کتاب "هستی و ذات" بررسی، تحلیل کرده و لوازم آن را بیان می کند.

    کلیدواژگان: خداوند، وجود، فلسفه، آکویناس، صدرالمتالهین
  • حمید رضانیا شیرازی، امیر مجتبی ادیب صفحات 143-173

    پیدایش منازعه ای بی پایان بین طرفداران علم و دین پس از دوران رنسانس ، سبب شکل گیری نحله های مختلف در موافقت یا مخالفت با امکان علم دینی گردید. پدیده ای که هر چند جرقه های اولیه ی آن در مسیحیت زده شد اما متفکران مسلمان پرچمدار توسعه ی آن شدند. استاد جوادی آملی و دکتر سید حسین نصر را باید از طرفداران امکان علم دینی دانست که علی رغم اشتراکات فراوان، هر کدام طریقی متفاوت را برای دستیابی به آن برگزیده اند. علامه جوادی با تمسک به مبانی فلسفه ی الهی و برجسته سازی نقش عقل در معرفت دینی، علوم جدید را در تعارض با دین تلقی نمی نماید و رویکرد وحدت علم و دین از طریق شمولیت بخشی و توسیع دایره حقیقت دین را راهکار دستیابی به علم دینی می داند. اما در دیدگاه دکتر نصر علوم مدرن در تعارض با مبانی جهان بینی دینی است و احیای سنت و عناصر اساسی آن چون حکمت خالده که میراث تمدن کهن دینی است تنها راه احیای علم دینی است. بنابراین دکتر نصر مسیر احیاء علم دینی را در مقابل طریق انحلال استاد جوادی آملی بر می گزیند. شیوه پژوهش در این نوشتار اسنادی- تحلیلی و بهره وری از منابع کتابخانه ای بوده و بر اساس یافته های پژوهشی به نظر می رسد عناصر بکار گرفته شده در مبانی حکمت متعالیه توسط استاد جوادی آملی نویدی بر یافتن راهکاری قابل بررسی در بازنگری درمبانی شاخه های مختلف علوم انسانی و بومی و اسلامی سازی آنها است.

    کلیدواژگان: رابطه علم و دین، علم دینی، روش دستیابی، علامه جوادی آملی، دکتر نصر
|
  • mohammad kholghi, habiballah daneshshahraki, Abbas Habibzadeh Pages 35-62

    Man performs his actions by his powers. In fact, the forces underlie the performance of his actions. These assets are common to plants and animals in some respects and different in others.Thus, human beings manifest actions that plants and animals also have the ability to realize; It also has activities that are unique to it and that plants and animals do not have the power to do.The sages have explained the innate abilities of man under the title of "human powers". But this expression has the drawbacks of "overlap of powers", "pluralism approach" and "incompleteness". The present article, after explaining the current system and resolving the above-mentioned problems, has reconstructed the system of human innate powers based on Mulla Sadra's principles, in order to gain an understanding of his abilities.The result is that human beings have eight innate abilities from the beginning of their creation, which increase the power of these powers with the intensification of the soul. These capabilities are: Ability (1) Absorption (2) Repulsion (3) Growth and Development (4) Understanding (5) Analysis (6) Maintenance and control (7) Composition and abstraction (8) Verdict To make and decide.

    Keywords: Verbs, powers of the soul, individual differences, simplicity of existence, substantive motion
  • fatemeh raoofytabar, mahdy farmanian Pages 63-92

    Gender differences classify the human race into two major classes, men and women. all the differences, men and women fall under the same category. Caused. Some consider being a man as a kind of human perfection and believe that a woman can not be considered a perfect human being due to her type of creation and gender, and her social activity is the only obstacle to the transcendence of man. In contrast, Islamic thinkers believe that the criterion in human value, piety, and both men and women can achieve human perfection, and society needs the presence of women. Both ideas have representatives in Islamic knowledge, but what is necessary is to determine the original Islamic view, and this will not be possible except by presenting these two views on verses and traditions. The purpose of this study is to investigate the effect of gender differences on human actuality and social activity from the perspective of Imamism and Wahhabism with the focus on the ideas of Ayatollah Javadi and Bonbaz, which has been written by the method of adaptation and analysis. Accordingly, Ibn Baz in Wahhabism is one of those who, believing in the lack of intellect and faith of women, make human actuality unresponsive and deter it from the presence of society under the pretext of mixing. Pious men and women can go through the stages of self-actualization without any discrimination. Social activity is also permissible for women, in accordance with Islamic limits, and in some cases, it is necessary.

    Keywords: Gender differences, women, Ayatollah Javadi Amoli, Ibn Baz, Imamiyya, Wahhabism
  • ahmad velaiaty yazdi manesh, MohammadAli Vatandoost Pages 92-125

    The issue of the incarnation of deeds is one of the most important issues regarding the resurrection, which has been mentioned and emphasized in religious teachings and has been discussed by many thinkers, including theologians, philosophers and mystics. Meanwhile, Sadra’s mysticism and wisdom believe in the existence of an objective and formative relationship between human actions and reward and punishment. The present study, based on the views of Seyyed Haidar Amoli as a representative of mysticism and Hakim Sabzevari as a representative of transcendent wisdom, in a descriptive-analytical manner, seeks to discover the similarities, differences and the extent of transcendent wisdom from mysticism. In the end, it has been concluded that what and how actions are embodied from the point of view of both thinkers expresses a truth, and the view of transcendent wisdom is not a part of the mystical view. What is certain is that in interpreting this rule, mysticism refers to the objectivity and presence of human actions in the existential levels, and Sadra’s wisdom emphasizes the causality and emergence of the properties of the soul in different existential levels through argumentative interpretation and rational innovations.

    Keywords: incarnation of deeds, heavenly reincarnation, kingdom of deeds, seyed Haidar Amoli, Mullah Hadi Sabzevari
  • mahdi meshgi Pages 125-143

    One of the methods of religious thinkers in explaining and proving religious and theological propositions is the use of philosophical propositions. Many Islamic and Christian theologians have used this method. Among the Islamic theologians, Ibn Sina, Khawaja Nasir, Allama Hali, and Sadr alMuta’allehin did. One of the Christian thinkers who put philosophy at the service of religious beliefs is Thomas Aquinas. He, who has used the works of Ibn Rushd and Ibn Sina a lot in philosophy, tries to use the philosophical issue of Existence and Essence and provide an accurate explanation of the existence of God Almighty and creation. He considers existence and God as one and considers God as the actuality or act of existence and believes that creatures receive existence from God. Although Aquinas builds his philosophical foundations with the philosophy of Aristotle and the interpretation of Ibn Rushd and Ibn Sina but with one interpretation, the requirement of his theory can be considered as approaching the originality of existence and the argument of the truthful. The present article uses analytical-descriptive method to analyze his theory of existence and God from the book of “Existence and Essence” and expresses its implications.

    Keywords: God, essence, existence, philosophy, Aquinas, SadralMuta&rsquo, allehin